سلام به همه دوست جونای گل خودم. منم اومدم . من با یک شعر از سعدی شیرین سخن شروع میکنم.
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم که تا ناگه زیکدیگر نمانیم
حالا یک بیت از حافظ
گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت که به باغ آمد از این راهو از آن خواهد شد
حالا دو بیت از خیام
چند که رنگ و روی زیباست مرا چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا
معلوم نشد که در طربخانه خاک نقاش ازل بهر چه آراست مرا
حالا از سهراب
خانه دوست کجاست
کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه ی پرهای صداقت آبی است
حالا حالا حالا حالا
بیا وسط آها آها حالا ارزش دوستی رو متوجه شدید یا باز هم توضیح بدم؟