بچه ها جون

هفت دوست دوست داشتنی می خواهند یادگاری هایشان را برای همیشه ثبت کنند

بچه ها جون

هفت دوست دوست داشتنی می خواهند یادگاری هایشان را برای همیشه ثبت کنند

آههههههه خداااااااای من


(با لهجه بولوتوث بخونید!!!)


آریشو....

تو... چی فکر می کنی درباره ما...؟

تو... فک می کنی ما میریم مهمونی...؟

تو...فک می کنی ما تو این عید میریم عیدی بگیریم...؟

تو...فک می کنی ما اینجا نشستیم برامون مهمون بیاد که... خوش بگذرونیم....؟

تو...چه فکری کردی درباره ما آخه....؟

آهههههه خداااااای من....

تو...فک می کنی ما تز نداریم؟

تو... فک می کنی ما بدبختی نداریم آریشو؟

تو... فک می کنی ما شیرینی می خوریم اصن؟

تو... فک می کنی کسی پیدا بشه به ما خرس گنده ها عیدی بده؟ آره...؟ آریشو؟

خداااااای من؟ تو چی فک می کنی؟ تو اصن چرا فک می کنی آریشو؟

فک نکن آریشو...فک نکن...غصه نخور آریشو...بذار زندگیمیونو بکنیم آخه.... آه خدااااای من

دکی جون بیا این آریشو دوباره پا توی کفش ما کرد...

تو چرا پاتو از زندگی ما نمی کشی بیرون...؟

تو  چرا انقدر سوسه میای این وسط...؟

ما عیدی می گیریم...؟

ما شیرینی می خوریم...؟

اون شیرینی ها تو حلق ما فرو برود اگر بدون تو بخوریم....

اون پول خاکستر بشود اگر بدون تو خرج  کنیم....

آریشو.... کشتی منو آریشو....

نکن آریشو...نکن....

برو قرتو بده...آریشو...

اون قر تو کمرت خشک شد...

آهههههه خدااااااااااای من