بچه ها جون

هفت دوست دوست داشتنی می خواهند یادگاری هایشان را برای همیشه ثبت کنند

بچه ها جون

هفت دوست دوست داشتنی می خواهند یادگاری هایشان را برای همیشه ثبت کنند

برنامه هفته اول عید

سلام به روی ماهتون.

برنامه من در طی چند روز گذشته این بوده که صبحا تا لنگ ظهر میخابم بعد عصر که میشه با صدای زنگ تلفن میپرم سمت تلفن به هوای یه شماره ناشناسی که مثلا خاستگارباشه   که متاسفانه میبینم شماره یکی از فک و فامیله که میخان بیان عید دیدنی، بعدشم نوبت سریالا میشه این وسط مسطام دو صفحه کتاب میخونم البته غیر درسی.  

امروز قرار بود بریم شمال با داداشام و خواهرم اینا که طبق معمول من سرما خوردم و نرفتیم. با عرض معذرت داداشم امروز میگفت یه چس بهت میخوره تو سرما میخوری.  حالا اونا امروز رفتن که گرمش کنن (البته نه اون جور که دامبول میکنه) رفتن خونه رو گرم کنن ایشاله ماهم فردا صبح زود میریم. 

آریشو جوووووووووووون آلبوم امسالت بی نظیر بود مرسی جیگر . عزیزم عروسی اون پسر داییم بود که دکترای مکانیک داشت، بخوره تو سرش اون دکتراش خیلی منو تحویل میگرفت اما نمیدونم چرا موقع زن گرفتن یادش رفت منو  فافا جون خاستگار کجا بود قربونت برم اونم تو قم ، خودت که میدونی قمیا خودشون چقدر دختر دارن، آخه عروسی قم بود چون خانواده عروس قم بودن و خانواده دومادم که کاشان.  

ایشاله آخر هفته که از شمال برگشتیم میام پیشتون، به امید خبرای خوب، فدای همگی، بای.