بچه ها جون

هفت دوست دوست داشتنی می خواهند یادگاری هایشان را برای همیشه ثبت کنند

بچه ها جون

هفت دوست دوست داشتنی می خواهند یادگاری هایشان را برای همیشه ثبت کنند

قرار شب جمعه

سلام بچه ها جون.  

جیگی جون ای تو اون پیشنهادت... همچین گفتی پاشید بیاید خونه ما که من فک کردم همین شب جمعه رو میگی، حالا که مارو هوایی کردی میگی 2 ماه دیگه، ای تو اون روحت... 

حالا پیشنهاد من اینه که اگه فافاجون میتونه اجازه بگیره، قرار 2 تیر سرجاش باشه واسه خونه جیگی و تا اون روز، یه بعد از ظهر بریم بیرون که همو ببینیم وگرنه که یه پنج شنبه بعد ازظهرو فیکس کنیم واسه خونه جیگی. 

سمی جون آخه تو چه جوری مستر شدی وقتی بلد نیستی یه کلمه رو درست بنویسی اونی که تو میگی عذبه به اذب دربه در خب بگو چته؟ داری شوووووووووور میکنی، مریضی، چته آخه؟ من تا حالااااااااااااااااااااا نشنیده بودم تو بگی برا من دعا کنید!!!!!!!!!!!!!! 

عیال جون ایییییییییییییول به تو که شاگرد اولی ایشااله یه کار توپ به زودی پیدا کنیو و منم ببری پیش خودت البته برا شاگردی! ماکه در حد شما نیستیم! ببینیم اقامت کانادا چیه؟ نکنه شمام میخاین برین؟

آریشو جوووووووون عزیزم مرسی از داستانهای و اما آریشو .... که مینویسی برامون. فقط قسمتای عشقولیشو بیشتر کن! پیشنهاد وبکم هم اصلا قابلی نداشت جیگر، فعلا که جیگی جون اسکلمون کرده