بچه ها جون

هفت دوست دوست داشتنی می خواهند یادگاری هایشان را برای همیشه ثبت کنند

بچه ها جون

هفت دوست دوست داشتنی می خواهند یادگاری هایشان را برای همیشه ثبت کنند

چرا سوت و کوره؟

سلام!  

چرا اینجا سوت و کور شد یکهویی؟ نکنه همتون به این نتیجه رسیدید که اینجا نباید جای تل و دیدن رو بگیره و دیگه با تل با هم حرف می زنید و اینجا نمی آید؟ آره؟ آره؟    

 

مرام جون! اولش که اونو گفتی کوپ کردم که آخه چه ربطی داشت؟؟ بعد که فهمیدم شوخی کردی همش خندم می گیره! خیلی باحال بود  

 

دکی جون! زیارتت پیشاپیش قبول. کلی خوش بگذره ایشالله  قربونت برم الهی عزیز دلم. منم خیییییییییییییییییییییلی دلم می خواست می تونستم بغلت کنم دکی جونم  بعدم اینکه معلومه که شما چقدر خانوم و گلی. ما خودمون می دونیم. تو حتی فحش های بد بد هم که بدی بازم خانوم دکتر مایی!  

 

یعنی اگه من بفهمم که شما ها دیگه همش پای تلید که اینجا نیومدید می کشمتون! بله!

برای خوشگلا

سلام به همه ی جیگیلی های خودم 

آریشوجونم منظور خاصی نداشتم.شوخی کردم 

منم با نظر دکی جون موافقم.اینجا خیلی توپ و دلتنگیهامونم برطرف می کنه اما نباید جای تلو دیدنو بگیره 

دوستون دارم یه عالمههههههههههههههه

برای همه دوست جونام

سلام بچه ها جونم.

برای فافاجون : الهی قربونت برم با اون احساسات پاک و قشنگت. خیلی خوبه که آدم هر وقت دلش میگیره میتونه بیاد اینجا و بنویسه ولی آدم بعضی وقتا دوست داره شماها همون موقع پیشش باشین تا بتونه باهاتون حرف بزنه فافا جون هر موقع دلت گرفت به خودم زنگ بزن. به نظر من این جا خیلی خوبه ولی نباید جای تلفن و دیدن و .... رو بگیره.

برای مرام جون: قربونت برم نبینم مریض شده باشی، خدارو شکر که خوب شدی گلم.

برای عیال جون: عزیزم گفتی به سلامتی فردا میرید مشهد ایشاله بهت خوش بگذره، تو و همسرت دوتایی؟ عزیزم برا منم خیلی دعا کن قربونت برم. ماهم ایشااله هفته دیگه 21 تا 23 ام میریم مشهد.

برای آریشو جون: انقد دلم میخاس الان پیشم بودی بغلت میکردم. خیلیییییییییییییی باحالی  که تند تند میای مینویسی برامون، قربونت برم. تو رنکینگ وبلاگ، اسمت از مدیریت هم بالاتر رفته جیگر!

برای جیگی جون: یه کاری کن زودی همو ببینیم دیگه، یه برنامه بذار عزیزم زود ....... ببین من چقد خانومم فحش نمیدم یاد بگیر

برای سمی جون : قربونت برم خب اون عکسه که گفتی رو بفرست دیگه، روزی ده بار ایمیل چک میکنم من.........

همتونو میبوسم...

برای مرام جون

به و به و به! به افتخار مرام جون گلمون بزنید اون دست قشنگه رو  

عزیزم ایشالله که حالت همیشه خوب باشه و این مشکل سردرد و سرگیجه هم دیگه هیچ وقت برات پیش نیاد. 

عزیزم! بابا مگه چی شده که می گی رابطمون با ام تا این حد پیشرفت کرده؟ چون اون کلمه رو گفته می گی؟  

مرام جون حالا که خدا رو شکر خوب شدی بازم بیا اینجا برامون بنویس

حال و احوال

سلام نازنینای خوشگلم 

خوشحالم که همگی خوبین و اینجا جمعتون جمع 

واقعاً با خوندن پُستاتون کلی انرژی گرفتم 

فافاجونم از داشتن دوستی مثل تو افتخار می کنم البته به بقیه هم افتخار می کنم اما این پست آخریت خیلی توپ بید هم ظاهرش هم باطنش.از این همه محبّتت ممنون. 

آریشو بلا نگفته بودی با ام... رابطتون تا این حد پیشرفت کرده 

عیال جونو آریشوجون از اینکه نبود منو حس کردید ممنونم. 

جیگی جونو عیال جون پیشاپیش زیارتتون قبول.خیلی هم التماس دعا ی شدید. 

سمی جونم حسابی مشکوکیا 

دکی جون می بینم که تو هم تنت خورده به جیگی جون 

در مورد خودم بگم که این یه هفته که نبودم مریض بودم سرگیجه های شدیدو طولانی داشتم نمی تونستم بیام پای نت برا استراحت و مراقبت رفته بودم خونه ی مامانم اینا. اما الان خداروشکر بهترم 

می بوسمتون یه عالمههههههههههههههههههههه 

یه امید دیدار هرچه زودتر

یک چیز خنده دار!

بچه ها الان ام زنگ زده بود می گفت که دانشگاه واسشون جلسه گذاشته بوده که یه سری قوانین و اینها رو بهشون بگن. بعد یه خانوم مسن که مسوول جلسه بوده خیلی رک برگشته گفته که با سوپروایزر هاتون س...س نداشته باشید! یا با دانشجوهایی که مسوول حل تمرینشون هستید برای این که بهشون نمره بدید س...س نداشته باشید! چون دولت اینجا قوانین خیلی سختی داره که اگه بفهمیم از کشور اخراج می شید! 

فکر کننننننننننننننننن! 

ولی خداییش اگه من پسر بودم با هر دانشجوی دختری به هوای اینکه بهش تو درس کمک کنم و نمره بدم و اینا ...! بله :دی مخصوصآ اگه سوئدی بود! خلاصه حالشو می بردم! :دی مطمعنم جیگی هم اگه پسر بود همین کار رو می کرد! الانم باز عیال جون داره می گه خدا شما دو تا رو می شناخت که پسرتون نکرد دیگه! 

حالا یه چیز بگم؟ برید خدا رو شکر کنید که من پسر نیستم! چون اگه پسر بودم و هم دانشگاهی شما بودم شما ها رم ... بله! :دی ها ها! چه حالی می کردم به خدا! :دی 

آریشو داره می ترکه!

بچه ها! اگه یه روز فهمیدید که آریشو ترکید اصلآ تعجب نکنید! انقدره چاق شده که هر لحظه ممکنه بترکه!  

آریشو نگو! بوم غلطون!

 واقعآ حسرت دوران یونی رو می خورم که حداقل ۱۰ کیلو از الانم لاغرتر بودم! 

نمی دونم اون اراده رژیمم کجا رفته؟ واقعآ که شرم بر من! 

آریشو حیا کن! پرخوری رو رها کن!

در ادامه پست قبلی

سلام بچه ها جون 

فافا جون خب حالا دوباره اومدم که جوابت رو کاملتر بدم. 

عزیزم من عاشق این احساساتت هستم که گفتی وقتی داشتی اون پستت رو می نوشتی اشکهات می اومده پایین! عزییییییییییییییزم! قربونت برم :* 

واقعآ همینطوره که می گی! واقعآ بعضی وقت ها منم به شما بیشتر از اعضای خونوادم احساس نزدیکی من کنم و راحت ترم. یا وقتی می بینمتون قد اعضای خونوادم حوشحال می شم یا دلم براتون همون قد تنگ می شه! وقت هایی هم که دلم تنگ می شه مثل تو فکر می کنم که آخه چرا نباید تو مملکت خودم باشم؟ بعد خودم رو دلداری می دم که شاید اگه بودم هم زیاد نمی رسیدیم همو ببینیم.  

دلتنگی خیلی چیز بدی یه! چه آدم دلتنگ کسایی که دوستشون داره بشه! چه اینکه دلتنگ یه زمان یا مکان گدشته بشه که ازش کلی خاطره شیرین داره و دیگه برنمی گرده! منم یه وقت هایی خیلی دلتنگ خاطره های یونی و شیطونی هامون و ... می شم. اگرچه که ما هم مثل خیلی های دیگه اون موقع زیاد قدرش رو ندونستیم و همش استرس های مسخره و الکی داشتیم و اونقدری که می تونستیم لذت نبردیم ولی عوضش واقعآ از اون سال ها بهترین چیزی رو که می تونستیم بدست آوردیم که اون همین دوستیمون و دوست های خوب و مهربون و باحالی هست که شما باشید. 

فافا جون منو یاد خیلی چیزها انداختی ...  

ایشالله یه بار که همگی دور هم بودیم می شینیم و خاطره هامون رو دوره می کنیم :) 

 

قربون همگی :*

برای فافا جون

فافا جووووووووووووووووووووون!

یاد جوونه هامون به خیر! چقدر می خندیدیم عزیزم :*

یادم نمی آد چی شد که قضیه جوونه های عشقولانه من و تو بوجود اومد! تو یادته؟

عزیز دلم، خیلی دوسِت دارم و متنت هم خیلی قشنگ بود.

دلم می خواست الان کامل برات بنویسم. اما با اجازت سر فرصت می آم می نویسم. الان فقط خواستم بگم که بدون که 6 نفر هستن که خیلی دوسِت دارن و براشون خیلی عزیزی. از دور می بوسمت و برات بهترین ها رو آرزو می کنم جیگرم :*


پ.ن: آخه یعنی چی که "آریشو تو رو که دیگه نمیدونم چی بنویسم"! ای بابا! طفلک آریشو!

دلمان تنگ شده ...

دلمان تنگ شده

دلمان هوای یار کرده

دلمان دنبال بوی گلای محمدی پارک ته دانشگاه می گرده

اونجا که تا بهار میشد میرفتیم و با اون دوربین زنیت زاغارت من عکس مینداختیم

دلمان هوای بنفشه های خندون یونی رو کرده که به شادی ما یا شایدم به غصه های بی سر و تهمون لبخند میزند

دلمان هوای جیغ طوطی های روی درخت های رو به روی آموزش رو کرده

دلمان هوای عطر یاسای دم در ورودی یونی رو کرده. همونا که روحتو شاد میکرد

حتی دلمان برای گربه های چاق و چله سلفم تنگ شده به خصوص اون نارنجیه

دلمان هوای یه بغل مهر و محبت دوستامونو کرده

وسط خیابون جیغ بزنی و بپری تو بغلش و اول یه فحش بخوری (اگه جیگی باشه البته) بعد دو سه تا ماچ آبدار و بعدم بری سراغ نفر بعدی

شش تا بغل داری که یکی یکی میری سراغشونو از ته دل در آغوش می کشیشیون

دلمان هوایتان را کرده دوستای مهربونم

نخندینا ولی الان که دارم مینویسم چشمام پر اشکه

ساعت دقیقاً سه و ده دقیقه شبه و خوابم نمیبره

حال و هوام این روزا عجیبه

نمیدونم به خاطر بهاره یا دوریه شماها

دقت کردید چقدر بهم نزدیکیم

دقت کردید شاید بعضی وقتا برا همدیگه از اعضای خونوادمونم به هم دیگه نزدیک تریم

این روزا تنها دلخوشیم شده این صفحه صولتی که با نوشته های شماها پر میشه

پر میشه از حرفای شاد و قشنگتون

پر میشه از خاطره ها و  گفته نگفته هاتون

پر میشه از دلتنگی ها و شعراتون

دلم برا اینا هم تنگ میشه

صبا که میرم کرج به نت دسترسی ندارم اون وقت حرص می خورم شما ها می تونید بیاید و وسط روز به هم دیگه سر بزنید

دلم براتون تنگ میشه

میدونی جیگی زندگیمونو داریم پر می کنیم از خاطره های با هم بودن. بعد وقتی مرورشون می کنم شاد میشم ولی همش میگم کاش بیشتر با هم بودیم کاش دوره لیسانسمون 7 سال بود کاش خیلی خیلی بیشتر همدیگرو میدیدیم

عیال جونم شاید حرف تو که گفتی می خواید برا اقامت اقدام کنید حال و هوای منو اینجوری کرد. تو هم بری که تنهاتر میشیم؟ خوب نه که اینا رو بخونی منصرف بشی یا ناراحتا حتما دنبالش باش اما آخه چرا؟ چرا این خراب شده خودمون ظرفیت بچه های با سواد خودمونو نداره که حالا هر کدومشون می خوان برن یه ور دنیا؟

دکی جون نیومدی بریم بیرون آخرش مشکلاتمو اینجا نوشتم. دکی جون دلم تنگت میشه وقتی می خندی و بغلم می کنی و بازوهامو فشار میدی و میگی خوبی فافا جونم؟ الهی قوربونت بشم

سال اول بود یا دوم یادم نیست سر یکی از افطارا بود یا نهارا...تو یونی مرام جون ازمون پرسید بیاید از حالا تعیین کنیم که کی زودتر شوهر می کنه. یادته مرام جون؟ فک کنم همه گفتن خودت :)) حالا تو زودتر از همه مامانم شدی. آخییییی. دخملک نازت خوبه؟ اون شب که میریم پیش جیگی بیاریشا. می خوام خودم بخوابونمش. دخملتو دوست دارم مثل خودت مثل بقیه بچه ها. یادش بده به ما بگه خاله. مثلا خاله جیگی، خاله آریشو، خاله سمی....اسم مستعار یادش بدیا...اونم باید بعدا بیاد تو این صفحه بنویسه برامون

سمیییییییییی کاش الان اینجا پیشم بودی یه دل سیییییییییییییر زااااااااااااااااار میزدیم. نصفه شبی خل شدم. دلم گریه می خواد با تو البته. درسته همیشه می خندی ولی من که میدونم گریه کردنات چه جوریه..... 

آریشو تو رو که دیگه نمیدونم چی بنویسم. الهی قوربونت بشم من هر برنامه ای تو بگی رو این لبه تابه همایونی نصب می کنم که شبی که میریم خونه جیگی تو هم بیای پیشمون. هر چی خواستی بگو عزیز دلم. می بوسمت و با همون جوونه های عشقولانه کوچولوم محکم بغلت می کنم.

بچه هااااااااااااااااا......دوستون دارم


پ.ن 1: انقدر فحش و دری بری بنویسید تا مجبور بشم مبصر بذارم بالا سرتون

پ.ن 2: فک کنم وب فردا ف ی ل ت ر بشه از بس بغل و ماچ و موچ داشت :دی