بچه ها جون

مرسی از همه!

سلام دوست جونای خوب خودم.

قربون همتون برم دیروز همتون واقعا لطف کردین و روز فوق العاده ای رو برا من ساختین. همتون خیلیییییییییییییییییییی باحالید. یه چیز فوق العاده اینکه، امسال دخملک هم تولد منو تبریک گفت! یاد صداش که میفتم که گفت تولدت مبارک دلم ضعف میره! 10 آبان سال 90 رو هیچ وقت فراموش نمیکنم!

از ته دل دوستون دارم، دیشب به این فک میکردم که چقدر پاکی و عشششششششششششششق تو صداتون هس !

اوفففففففففففف چقدر کلاسیک حرف زدم!

آرشیو جون منتظرت میمونم!

خانوم دکتر چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:42 ق.ظ

تولدت مبارک دکی جونم

سلام خانم دکتر عزززززززززززززززززززززززززززیزم

تولدت مباااااااااااااااااااااااااااارک خوشگله

ایشالله همیشه زنده باشی و شاد و موفق

دوست دارییییییییییییییییییییم

بوس بوس

====

دوست جونا به مناسبت تولد خانم دکتر می خوام یه مطلب خنده دار بذارم. این یه تیکه داستان از یه آدمیه که تو روسیه درس خونده. خیلی با مزه است :)

====

یادمه سر کلاس تاریخ بودیم ، سال دوم دانشگاه بود،گروه ما با یه گروه دیگه همکلاس بود که در مجموع می شدیم 20 نفر و از اون بین 9-8 نفری ایرانی بودیم ،استادمون درس رو مثلا با یکی از بچه ها شروع می کرد و چون از نژادهای مختلف بودیم و خیلی وقتها تاریخ اون نژاد رو با یکی از همون بچه ها شروع می کرد، سارا یکی از دخترای بسیار مودب و با شخصیت و زرنگ کلاس بود ،که استادمون هم که یه خانم شیک و کلاسیک تاریخدان بود خیلی ازش خوشش می اومد ،برگشت گفت :سارای عزیزم نظرت در مورد ک...ی...ر چیه؟ پسرای ایرانی و عرب ها که از ما تمام اعضا و جوارح بدن رو به فارسی یاد گرفته بودن زدن زیر خنده و دخترامون هم نخودی می خندیدن ،بنده خدا سارا ه سرخ شده بود و انگاری زبونش قفل شده باشه نه می تونست برای ما توضیح بده که منظور استاد چیه نه برای اون که چرا اینا می خندن، حالا اینا هم ول کن نبودن ، استاد با نگاه پرسشگرش و سر به طرف راست کج شده اش منتظر جواب بود ، سارا هم کمی به خودش اومد و جواب داد بزرگ بود ،قوی، می پرستمش دیگه کل کلاس منفجر شد ، حتی چینی هامونم فهمیده بودن که چه خبره یادمه رکسانا ریسه می رفت و ماجد می گفت تو هم دوستش داری؟ استاد هم که سر درنمی اورد چی شده با نگاه تاسف بار حداقل به ما ایرانی ها برگشت گفت ،راست میگه بزرگ و تقریبا میشه گفت تک بود ،منم دوستش دارم و ما بودیم که تو اون جو فقط می خندیدیم ،که بنده خدا عصبانی شد و گفت چه چیز ک...ی...ر خنده داره؟ سارا با اعتماد به نفس توضیح داد که به زبان فارسی یعنی چه ،چون منظور استاد از این واژه کوروش بزرگ بود که به روسی میشد اون.....

فافا جون سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:50 ب.ظ