بچه ها جون

هفت دوست دوست داشتنی می خواهند یادگاری هایشان را برای همیشه ثبت کنند

بچه ها جون

هفت دوست دوست داشتنی می خواهند یادگاری هایشان را برای همیشه ثبت کنند

اتمام عید


سلام به همه دوست جونای خوبم

خوب به سلامتی عید هم تموم شد

ایشالله به همه خوش گذشته

می بینم همه هم رفتند سفر و کلی گشت و گذار

مرام جون ممنون که برا هممون دعا کردی. ایشالله ایشالله که دعاهات همه بگیره :دی

دکی جون می بینم به شما هم حسابی خوش گذشته. ایشالله عروسی خودت ناناز

سمی هم که باز به کار و تلاش و همت و جهاد اقتصادی :دی

جیگی و عیال جون شما ها معلوم هست کجایین؟ انگاری که حسابی خوش گذشته ها. باید بیاید از اولش تعریف کنید. یادتون نره.

آریشو جونم تو خوبی نازم؟ کجایی؟ تزت چی شد؟ خوش می گذره؟

ما هم رفتیم شمال. خیلی خوب بود. جا همتون خالی. عکساشو میذارم تو نت بعدا لینک میذارم که ببنید کیف کنید. بقیتونم عکس بفرستید دیگه.

می بوسمتون. دلم براتونم تنگ شده. زودتر یه فکری کنید


پ.ن: دوست جونا خیلی ممنونم ازتون که بابت زدن این وبلاگ تشکر می کنید. بابا من که کاری نکردم شما ها خیلی ماهید که میاید و می نویسید. خیلی دوستون دارم. بوس


۱۳ بدر

سلام جیگرا 

ایشالاه فردا هم به همه خیلی خوش بگذره 

ایشالاه سال دیگر ۱۳بدر همگی خونه ی شوهر.بی بچه ها هم بچه بغل مخصوصا جیگی جون 

شوخی کردم گلا ایشالاه هر کی هر حاجتی داره همونو تو این سال بگیره 

بوس بوس هوارتا برا همه

زیارت قبولی

سلام بچه هاجون، خوبین همه؟ 

 

مرام جون زیارت قبول، مرسی جیگر از دعاهای خوبی که برامون کردی، حالا باید صبر کنیم ببینیم چقدر خالصانه بوده!   

 ماهم دیشب از شمال برگشتیم ، جاتون خالی هوا خوب بود یعنی بارونی نبود که نشه بری بیرون، دریام آروم بود قایق سواری ام کردیم که خیلی حال داد، ایشااله جور بشه یه سفر همه باهم بریم شمال قایق سوار شیم...... از دیشب من هی عجله داشتم که زودتر بیام کامپیوترو روشن کنم که بیام اینجا و ببینم چه خبره، فافاجون واقعا دمت گرم با این کاری که کردی، اینجوری آدم کمتر احساس دلتنگی برا شماها میکنه فقط بچه ها جون سعی کنین تند تند بیان اینجا و چیز میز بنویسین! 

عکسایی که سمی جون ایمیل کرده بودینو دیدین؟ عکس م.ص چقدر خوب بود آخهههههههه آدم احساس خوبی بهش دست میداد یه خانواده کوچولو و گرم ....... 

اون یکی عکسه رو که من دیدم فکم چسبید به زمین، هردوشونو یادم هست. بابا تقدیر، بابا یونی، بابا ازدواج، چی بگه آدم؟!  

سمی جون از این سوژه های داغ وطنی بازم پیدا کن خیلی مزه میده. 

خب بچه ها جون ایشاله که سیزده رو هم به خوبی و خوشی به در کنید و از پس فردا یه سال کاری پربار و پر از موفقیت و شروع کنید.  

فدای همتون، بوس.

تبریک و شادباش با تاخیر

سلام به همه ی خانم ها ی خوب و خوشگل خودم 

عزیزای دوست داشتنی براتون سالی پراز سعادت و سلامتی و شادی و خوشبختی آرزو می کنم البته گلام این دعا رو لحظه ی سال تحویل کنار حرم امام رضا برا همتون کردم به همراه عروس شدن دخملای گل(انشالاه) 

خیلی خوشحالم که می بینم اینجا حسابی جمعتون جمع 

بچه ها جون ببخشید من هفته ی آخر سال ۲-۳روزشو خونه ی مامانم اینا بودم.۱روزم آراشگاه بودم موهامو دودی کردم.۲-۳روزم تلفونمون کابل برگردون بود نت نداشتم خلاصه که نشد بیام تو جمعتون شرکت کنم بعدشم هفته اولو مشهد بودیم و اوایل هفته دوم هم شمال بودیم تازه دیروز اومدیم جای همگیتون خیلی خالی بود  

با اجازتون فردا هم عقد دخترعموم جای شما خالیه 

ایشالاه امسال عقد شماها باشه 

فافاجون منم از طرح جدید خیلی خوشم اومد دست گلت درد نکنه 

جیگی جونم موهای توهم مبارک حتمی مثل همیشه خوشگلو جیگیلی شدی.ایشالاه سفر هم خیلی بهت خوش بگذره 

خانم دکتر توهم دکی جووووووووووووووووووووووون جون خودمی ایشالاه عروسیت 

آریشو جونم تو عکسات مثل همیشه بی نظیر بودی 

عیال جونم امیدوارم عیداول شوهرداری بهت خوش گذشته باشه 

سمی جونم می بینم که مامانت اینا از مکه برات دکترشدن سوغاتی آوردن 

خشگلا خیلی دلم براتون تنگیده هرچند وقتی اینجا براتون می نویسم یا نوشته هاتونو میخونم احساس می کنم خیلی بهتون نزدیکم بخاطرهمین ازفافاجون خیلی ممنونم 

می بوسمتون هوارهوارتااااااااااااااااااااااااااااااا

برنامه هفته اول عید

سلام به روی ماهتون.

برنامه من در طی چند روز گذشته این بوده که صبحا تا لنگ ظهر میخابم بعد عصر که میشه با صدای زنگ تلفن میپرم سمت تلفن به هوای یه شماره ناشناسی که مثلا خاستگارباشه   که متاسفانه میبینم شماره یکی از فک و فامیله که میخان بیان عید دیدنی، بعدشم نوبت سریالا میشه این وسط مسطام دو صفحه کتاب میخونم البته غیر درسی.  

امروز قرار بود بریم شمال با داداشام و خواهرم اینا که طبق معمول من سرما خوردم و نرفتیم. با عرض معذرت داداشم امروز میگفت یه چس بهت میخوره تو سرما میخوری.  حالا اونا امروز رفتن که گرمش کنن (البته نه اون جور که دامبول میکنه) رفتن خونه رو گرم کنن ایشاله ماهم فردا صبح زود میریم. 

آریشو جوووووووووووون آلبوم امسالت بی نظیر بود مرسی جیگر . عزیزم عروسی اون پسر داییم بود که دکترای مکانیک داشت، بخوره تو سرش اون دکتراش خیلی منو تحویل میگرفت اما نمیدونم چرا موقع زن گرفتن یادش رفت منو  فافا جون خاستگار کجا بود قربونت برم اونم تو قم ، خودت که میدونی قمیا خودشون چقدر دختر دارن، آخه عروسی قم بود چون خانواده عروس قم بودن و خانواده دومادم که کاشان.  

ایشاله آخر هفته که از شمال برگشتیم میام پیشتون، به امید خبرای خوب، فدای همگی، بای.

اندر احوالات رفقا


من کوچیک شمام. تو رو خدا بلند نشید. تو رو خدا انقدر دست نزنید....

من مخلصم همه شماهام. اصلا من متعلق به شمام...

قوربونتون بشم...

آریشو لطف داری عزیز دلم. شما خودت خوب می نویسی همه رو اینجور ی می بینی :دی

چشمات قشنگ می خونه جیگر.

بذار حالا برات بگم: 

همه این بچه ها رفتند دردر دو دور 

اون دکی جون که فکر کنم تو عروسی پسر داییش خواستگار پیدا کرده دیگه ما رو تحویل نمی گیره. چیه دکی جون؟ فک کردی قحط خواستگاره؟ همین دیشب پنچ تا برا من اومد ما گفتیم برید صب بیاد به اموراتتون رسیدگی کنیم. قصد ادامه تحصیلم نداریم خیلی زود جواب اوکی میدیم. هنوز نیومدن ولی صب زوده از خواب بیدار نشدن. خلاصه که با خواستگارات برا ما پز در نکن.

اون چیگی ور پریده هم رفته موهاشو جینگیل کرده دوباره همه رو دق بده. من نمیدونم این چرا انققققققدر چوسان فوسان می کنه؟؟؟ بابا تو شوور داری باید دیگه برسی به خونه و زندگیت. دیگه امسال باید ما ها رو خاله کنی؟ می فهمی؟ ما می خوایم خاله بشیم. بچه اش هم ازون بچه دماغو ها میشه ها حالا ولی باشه ما اجازه میدیم به ما بگه خاله.

سمی هم طبق معمول این چند سال همش دنبال پوله. این بچه به خدا الان ویلای شمالشو خریده صداشو در نمیاره. من که میدونم الان رئیسم شده سمت داره حقوق می گیره ماهی دو ملیون. بعد باز تو عید میره سر کار. سمی بسه، پول دار، خودتو نکش بیا برو سفر ما هزینه اشو تقبل می کنیم. برو همون ویلای شمالت ما کرایه اشو میدیم. انقدر کار نکن

مرام جونم که همون اول اومد دو تا پست گذاشت ما خیالات برمون داشت که وای دیگه هر روز میاد اینجا و به ما سر میزنه و چقدر دیگه ما رو تحویل بگیره.... تو نگو گول زنکی بوده. الانم یا رفته انگیلیس یا سواحل مدیترانه داره آفتاب میگیره...اون دخمل نازشم که نگو و نپرس....ما که می خوایم لوپاشو بخوریم انقدر خوشمزه است. هییییی مرام جون خوشششش به حالت کنار ساحلی .... 

عیال جون آریشو جونم که دیگه عید اولی هست که خونه خودشه و به احتمال زیاد برای خونه تکونی یک ماه مرخصی گرفته تا آجرهای خونه رو برق بندازه و بعدشم برای ورود هر مهمون و خروجش حداقل سه روز کاری خونه سابیده. دیگه من درک می کنم وقت نکنه به ما سر بزنه. عیال جون آریشو جون دستات پیر میشه انقدر تو رو خدا نیفت به جون اسباب اثاث خونه. ترجمه دانشگاه که نیست تا فردا باید تحویل بدیم بذار یه وقت دیگه بیا اینجا ما رو تحویل بگیر. ببین ما چقدر گناه داریم.

منم که یه کس خل به تمام معنام.....نخند....خنده داره؟ از اول عید تا حالا نه نگاه به تز انداختیم نه کار مفید کردیم. البته تنها کار مفیدمون خوردن و خوابیدن بود که به هر کی میگم اول یه نگاه به هیکلم میندازه بعد خیلی تابلو پوزخند میزنه تا من بفهمم خیلی جوجوم. ولی شما ها باور کنید که من فقط خورد و خوابیدم. 

آریشو باز تو از همه با حال تری که داری رو تز کار می کنی. خوشششش به حالت


یعنی عاااااااااااااااااااااااالی بود :))

یعنی فافا جون عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی بود ها! عااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی! هِی خوندم! هِی خندیدم :))


(حالا شما با لهجه لعبت بخونید):

ما اصلآ غلط بکنیم سوسه بیاییم!

اصلآ همان بهتر که ما اینجا عید دیدنی نمی رویم! آخر ما که لباس نداریم! کسی برای ما لباس نمی خرد که! ما همان تزمان را انجام می دهیم! چقدر کااااار داریم ما!


راستی فافا جون! خداییش استعداد خیلی خوبی واسه نوشتن داری! اون نوشته اولی هم که گذاشتی خیلی قشنگ بود 

آههههههه خداااااااای من


(با لهجه بولوتوث بخونید!!!)


آریشو....

تو... چی فکر می کنی درباره ما...؟

تو... فک می کنی ما میریم مهمونی...؟

تو...فک می کنی ما تو این عید میریم عیدی بگیریم...؟

تو...فک می کنی ما اینجا نشستیم برامون مهمون بیاد که... خوش بگذرونیم....؟

تو...چه فکری کردی درباره ما آخه....؟

آهههههه خداااااای من....

تو...فک می کنی ما تز نداریم؟

تو... فک می کنی ما بدبختی نداریم آریشو؟

تو... فک می کنی ما شیرینی می خوریم اصن؟

تو... فک می کنی کسی پیدا بشه به ما خرس گنده ها عیدی بده؟ آره...؟ آریشو؟

خداااااای من؟ تو چی فک می کنی؟ تو اصن چرا فک می کنی آریشو؟

فک نکن آریشو...فک نکن...غصه نخور آریشو...بذار زندگیمیونو بکنیم آخه.... آه خدااااای من

دکی جون بیا این آریشو دوباره پا توی کفش ما کرد...

تو چرا پاتو از زندگی ما نمی کشی بیرون...؟

تو  چرا انقدر سوسه میای این وسط...؟

ما عیدی می گیریم...؟

ما شیرینی می خوریم...؟

اون شیرینی ها تو حلق ما فرو برود اگر بدون تو بخوریم....

اون پول خاکستر بشود اگر بدون تو خرج  کنیم....

آریشو.... کشتی منو آریشو....

نکن آریشو...نکن....

برو قرتو بده...آریشو...

اون قر تو کمرت خشک شد...

آهههههه خدااااااااااای من


منم دلم عید دیدنی می خواد

یعنی الان همتون رفتید عید دیدنی؟ یعنی تا الان همتون کلی از اون شیرنی خوش مزه ها خوردید؟

لابد عیدی هم گرفتید! خُب منم دلم می خواااااااااد!

آخه انصافه؟ من باید روز تعطیل هم بشینم تو خونه که رو تز کار کنم؟

منم دلم شیرنی می خواااااااااااااد 

لطفآ رعایت کنید خانوم ها!

خانوم ها! خانوم ها! خانوم هااااااااااااااااااااااااااااااااااااا! 

خوااااااااااااااااهش می کنم! 

من گفتم همه بیاید وسط قر بدید! ولی نه دیگه انقدر! خواهش می کنم یه مقدار رعاااااایت کنید! آخه الان کمیته بریزه بگیرتمون من چه گلی بریزم به سرم؟ پروانه کسب هم که ندارم! بدبخت می شم! پدرم رو در می آرن! 

آهاااااااااااااااااااای! سمییییییییییی! بیا پایین از رو میز!  

جیگی جووووووووووون! عزیییییییییزم! بسه دیگه! یه دقیقه بشین! کمرت درد می گیره انقدر قر می دی ها!

عیال جون! آخه شما دیگه یه کم مراعات بکن! 

نخیر! اینا گوش نمی دن! می خوان تا صبح برقصن!   

 

آریشو بودن هم سخته ها